عکس پوستر فوق العاده زیبا از کوه های پوشیده از برف و دریاچه و رودخانه آرام در پایین کوه و تصویری زیبا از درختان و گیاهان در دامنه کوه

داستان شماره ۶٠٢ : خشت ریختن بر چشمه آب گوارا

داستان پندآموز با تمثیل زیبا که کندن از خود و کنار گذاشتن غرور باعث نزدیکی به حقیقت می شود

در باغی چشمه ای بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنه ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می کرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد. آب در نظرش بسیار گوارا بود. مرد آن قدر از صدای آب لذت می برد که تند تند خشت ها را می کند و در آب می افکند.
آب فریاد زد: های! چرا خشت می زنی؟ از این خشت زدن بر من چه فایده ای می بری؟
تشنه گفت: ای آب شیرین! در این کار دو فایده است:

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

زندگی در صدفِ خویش گُهَر ساختن است، از همین خاک، جهان دگری ساختن است.

thin-seperator.png

اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی رُباب است. نوای آن حیات بخش است، مرده را زنده می کند. مثل صدای رعد و برق بهاری برای باغ سبزه و سنبل می آورد. صدای آب مثل هدیه برای فقیر است. پیام آزادی برای زندانی است، همچو بوی یوسف لطیف و زیباست که از پیراهنِ یوسف به پدرش یعقوب می رسید.
فایده دوم اینکه: من هر خشتی که برکنم به آب شیرین نزدیکتر می شوم، دیوار کوتاهتر می شود.
--------------
پی نوشت :
دوستان! خم شدن و سجده در برابر خدا نیز مثل کندن خشت است. هر بار که خشتی از غرور خود بکنی، دیوار غرور تو کوتاهتر می شود و به آب حیات و حقیقت نزدیکتر می شوی. هر که تشنه تر باشد تندتر خشت ها را می کند. هر که آواز آب را عاشق تر باشد، خشت های بزرگتری برمی دارد.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد
دعوت به عضویت در کانال تلگرام برای خواندن شعرهای زیبا و عاشقانه، در کانال تلگرام "ادبستان شعر عاشقانه" عضو شوید.
هر صبح، چند بیت شعر عاشقانه؛ همراه با عکس و تابلوهای نقاشی نفیس.

جهت مشاهده کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

کانال تلگرام ادبستان شعر عاشقانه


یا در تلگرام آدرس زیر را جستجو نمایید:

@adabestan_shere_asheghaneh

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨۴٠ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۳۰
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
اعتراف در مقابل کشیش و نگفتن پایان جنگ به اسیر
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی