عکس تصویر سیاه و سفید اصناف سقط فروش (خواربار فروش و بقال) در دوره قاجار که برای حمایت از مشزوطیت در سفارت انگلستان (انگلیس) متحصن شده اند

داستان شماره ٧۴۵ : سیاست انگلیس در زمان قاجار برای روضه خوان مسجد

داستان پندآموز از سیاست سفارت دولت انگلستان برای اختلاف افکندن بین سنی و شیعه

در زمان قاجار؛ درکنار سفارت حکومت عثمانی در تهران؛ مسجد کوچکی وجود داشت. این داستان نقل قول از امام جماعت آن مسجد است:
شخص روضه خوانی را دیدم کـه هر روز صبح بـه مسجد می آمد و روضه ایی می خواند و به اهل سنت ناسزا می گفت و این درحالی بود کـه افراد سفارت عثمانی و تبعه آن کـه اهل سنّت بودند؛ برای نماز بـه آن مسجد می آمدند.
روزی بـه او گفتم: تو به چه دلیل هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا را تکرار می کنی؟ مگر روضه دیگری بلد نیستی؟!
او در پاسخ گفت: بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم کـه روزی پنج ریال بـه من می دهد و می گوید همین روضه را با این کیفیت بخوان.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

ما به ندرت در باره آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالی که پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم.

thin-seperator.png

از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را بـه من بدهد.
وقتی نشانی داد، فهمیدم کـه بانی یک کاسب مغازه دار اسـت.
بـه سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم! شخصی روزی دو تومان بـه من می دهد تا در آن مسجد چنین روضه ای خوانده شود. پنج ریال بـه آن روضه خوان می دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم!
با تعجب باز جریان را پیگیری کردم، سرانجام با یازده واسطه(!) معلوم شد کـه از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضه خوانی؛ با این کیفیت مخصوص؛ برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی داده می شود کـه پس از طی مراحل و دست بـه دست گشتن، پنج ریال برای آن روضه خوان بیچاره می ماند.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد
دعوت به عضویت در کانال تلگرام برای خواندن شعرهای زیبا و عاشقانه، در کانال تلگرام "ادبستان شعر عاشقانه" عضو شوید.
هر صبح، چند بیت شعر عاشقانه؛ همراه با عکس و تابلوهای نقاشی نفیس.

جهت مشاهده کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

کانال تلگرام ادبستان شعر عاشقانه


یا در تلگرام آدرس زیر را جستجو نمایید:

@adabestan_shere_asheghaneh

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨۴٠ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : شنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۱
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
اولین نفری که شوخی در مصاحبه اسخدام را شروع کرد
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی