عکس تابلو نقاشی از نادرشاه افشار که روی اسب نشسته. در تصویر سواره نظامان و سایر سربازان اسب سوار در پشت سر نادرشاه دیده می شوند

داستان شماره ۶٢۴ : شگرد پسرک در مقابل نادر شاه افشار

داستانی تاریخی که با ظرافت، نکات جالبی را از زبان پسرکی دانا بیان می کند

زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب می رفت. از او پرسید: پسر جان چه می خوانی؟
- قرآن
- از کجای قرآن؟
- انا فتحنا
نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد. سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن ابا کرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت: مادرم مرا می زند می گوید تو این پول را دزدیده ای.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

آدم ها خلق شده اند تا دوست داشته شوند و اشیاء خلق شده اند تا مورد استفاده قرار بگیرند؛ اما بیشترین مشکلات دنیا به این خاطر است که اشیاء دوست داشته می شوند و آدم ها مورد استفاده قرار می گیرند.

thin-seperator.png

نادر گفت: به او بگو نادر داده است.
پسر گفت: مادرم باور نمی کند. می گوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول می داد یک سکه نمی داد. زیاد می داد. حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.
از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر، نادر شاه افشار بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد
دعوت به عضویت در کانال تلگرام برای خواندن شعرهای زیبا و عاشقانه، در کانال تلگرام "ادبستان شعر عاشقانه" عضو شوید.
هر صبح، چند بیت شعر عاشقانه؛ همراه با عکس و تابلوهای نقاشی نفیس.

جهت مشاهده کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

کانال تلگرام ادبستان شعر عاشقانه


یا در تلگرام آدرس زیر را جستجو نمایید:

@adabestan_shere_asheghaneh

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


برچسب داستان: داستانهای تاریخی و کهن

داستانهای مرتبط پیشنهادی :

(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)
محمدعلی پاشا و پسرک زیرک و سکه طلا

نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨۴١ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۷
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
طوطی مدیر (طنز)
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی