عکس نقاشی دو گدا که با فاصله از یکدیگر نشسته و مشغول گدایی هستند

داستان شماره ۴۴٠ : ضرب المثل: به جای دادن ماهی، ماهیگیری یاد بدهید

این داستان نیست! واقعیت تلخ است. اینجا رازی است که کارآفرین ها بهتر می دانند، لطفا بخوانید

این ضرب المثل قدیمی است، از آن ضرب المثل هایی که در همه فرهنگ ها و همه زمان ها کاربرد دارند؛ ضرب المثلی که همه ما آن را شنیده ایم و شاید هم بارها از آن استفاده کردیم: اگر می خواهید کسی را یک روز سیر کنید به او ماهی بدهید اما اگر قرار است برای همیشه ماهی داشته باشد، به او ماهیگیری یاد بدهید.
این رازی است که اگر در رشد شخصیت یک نفر رعایت شود، او را به فردی خودکفا تبدیل می کند؛ فردی که همیشه دستش روی زانوی خودش است و برای ایستادن به هیچ تکیه گاهی نیاز ندارد. رازی که می تواند از خانه های کوچک و بزرگ شهر ها شروع شود، از همان استقلالی که پدر و مادر به فرزندشان هدیه می دهند و توانایی های او را شکوفا می کند. استقلال عملی که می تواند در آینده بزرگسالی به داد فرزند برسد و او را از روزهای سخت عبور دهد.
این ضرب المثل قدیمی اما فقط مختص روزهای کودکی نیست و حتی بعد از شکل گرفتن شخصیت افراد، در روزهای بزرگسالی هم مصداق پیدا می کند، آن هم وقتی که افراد در محیطی قرار می گیرند که به آنها فرصت بروز استعدادهایشان را می دهد، فضایی که الهام بخش شان است و یادشان می دهد چطور یک کار را درست انجام دهند.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

پشت دیوار بلند عشق توقف نکن، فرصت در گذر است، راز گذشت را بیاموز و بگذر.

thin-seperator.png

راز این ضرب المثل قدیمی، به دو طرف ماجرا بستگی دارد، به کسی که قرار است در نقش یک مربی، ماهی گرفتن را آموزش بدهد و کسی که قرار است آموزش ببیند؛ دو نفری که شانه به شانه هم می توانند جریان یک زندگی را عوض کنند و شرایط را تغییر بدهند.
این مسیر اما ساده نیست و پر از سختی است، سختی هایی که سر هر پیچ کمین کرده اند و ناگهان از راه می رسند و با خودشان ناامیدی به ارمغان می آورند، اما راز ماندگاری اینجا، یک چیز است، باور این که برای رسیدن به موفقیت نمی توان از هیچ مسیر میانبری گذشت، میانبرها هیچ وقت به هدف نمی رسند.
این رازی است که کارآفرین ها بهتر از هر کسی می دانند، کلیدی که درهای بسته زیادی را بدون داشتن چوب جادو به رویشان باز می کند، آنها پای هدف شان می ایستند، انتظار موفقیت یک شبه ندارند و کسب و کارشان را قدم به قدم جلو می برند تا برسند به مقصد و برگردند. پشت سرشان را نگاه کنند. به روزهایی که گذرانده و موانعی که پشت سر گذاشته اند. آنها می دانند که از دست دادن فرصت ها، یک روز به پرحسرت ترین اشتباه زندگی شان تبدیل می شود.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد
دعوت به عضویت در کانال تلگرام برای خواندن شعرهای زیبا و عاشقانه، در کانال تلگرام "ادبستان شعر عاشقانه" عضو شوید.
هر صبح، چند بیت شعر عاشقانه؛ همراه با عکس و تابلوهای نقاشی نفیس.

جهت مشاهده کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

کانال تلگرام ادبستان شعر عاشقانه


یا در تلگرام آدرس زیر را جستجو نمایید:

@adabestan_shere_asheghaneh

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨۴٠ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : جمعه ۱۴۰۳/۰۲/۱۴
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
بستنی بدون شکلات و انعام خدمتکار
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی