تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام
رهی معیری
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام
نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است
آمدهام که سر نَهَم، عشقِ تو را به سر برم
ور تو بگوییام که نِی، نِی شکنم شِکر برم
تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۲۶
پیوندها
آخرین شعرهای عاشقانه
پرسه در کوی غزل بی تو عجب دلگیر است
دلم از رهگذرانش، ز غروبش سیر است
از تو عشقی مانده در دل، یادگار
دلخوشم با خاطراتت، ای نگار
غزلی تازه از آن دلبر اخمو بنویس
از غم و دلهرۀ عاشق ترسو بنویس
من محبت می فروشم، تو محبت می خری؟
خسته از تنهاییم، من را به همره می بری؟
عشق یعنی بزنم زیر غزل جان بدهم
خوب شاعر که شدم جای تو تاوان بدهم
گر گذری هست و نه در کوی توست، برخطاست
ور نظری هست و نه بر روی توست، نابجاست
گاهی از در تو بیا، بنشین کنارِ او که نیست
زُل در آیینه سلامی کن نثارِ او که نیست
دلخور نباش آینه، آهی هنوز هست
از شب نترس، صورت ماهی، هنوز هست
چشم تو را اگر چه خمار آفریده اند
آمیزه ای ز شور و شرار آفریده اند
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها