پرنده های با رنگ آبی

داستان شماره ٢٨۵ : تفاوت پدر و پسر: این چیه؟... کلاغ

داستان پندآموز و مقایسه رفتار پدر با رفتار فرزند در شرایط مشابه
thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

خسیس برای ثروت خود نگهبان است و برای وارث انباردار.

thin-seperator.png

مردی 80 ساله با پسر تحصیل کرده 45 ساله اش روی مبل خانه خود نشسته بودند. ناگهان کلاغی کنار پنجره شان نشست. پدر از فرزندش پرسید: این چیه؟
پسر پاسخ داد: کلاغ.
پس از چند دقیقه دوباره پرسید: این چیه؟
پسر گفت: بابا من که همین الان بهتون گفتم، کلاغه.
بعد از مدت کوتاهی پیر مرد برای سومین بار پرسید: این چیه؟
عصبانیت در پسرش موج می زد و با همان حالت گفت: کلاغه، کلاغ!
پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتی قدیمی برگشت. صفحه ای را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند. در آن صفحه این طور نوشته شده بود: امروز پسر کوچکم 3 سال دارد و روی مبل نشسته است. هنگامی که کلاغی روی پنجره نشست، پسرم 23 بار نامش را از من پرسید و من 23 بار به او گفتم که نامش کلاغ است. هر بار او را عاشقانه بغل می کردم و به او جواب می دادم و جالب اینکه اصلاً عصبانی نمی شدم و در عوض علاقه بیشتری نسبت به او پیدا می کردم.

اگر این داستان را پسندید، با کلیک بر روی علامت دست، آن را لایک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٠۵ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : جمعه ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
ملاقات امیلی با خداوند
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی