عکس کارتونی آدمکی که بقیه آدمک ها را قرمز رنگ می کند و در واقع ظاهر آنها را تغییر می دهد

داستان شماره ٢١٧ : سمعک یک دلاری با کارکرد متفاوت - تغییر خود یا دیگران؟

داستان پندآموز که می گوید می توان کاری کرد که مردم نوع برخورد و رفتارشان را با شما تغییر بدهند
thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

به یاد داشته باشید انسان های خوشبخت کسانی نیستند که بیشتر به دست آورده اند، بلکه آن هایی هستند که بیشتر به دیگران بخشیده اند.

thin-seperator.png

مردی متوجه شد که نمی تواند خوب بشنود. به دکتر مراجعه کرد و دکتر برایش سمعک تجویز کرد. مرد به مغازه سمعک فروشی مراجعه کرد و قیمت سمعک ها را پرسید. فروشنده پاسخ داد:
- ما سمعک از یک دلار داریم تا هزار دلار.
مردگفت:
- می خواهم مدل یک دلاری را ببینم.
فروشنده یک نخ دور گردن مرد انداخت و گفت:
- لطفا این دکمه را در گوش تان بگذارید و دنباله نخ را در جیبتان قرار دهید.
مرد خریدار که با تعجب به حرف های فروشنده گوش می کرد، گفت:
- این چطور کار می کند؟
فروشنده جواب داد:
- این کار نمی کند، اما هنگامی که مردم این را ببینند، بلندتر صحبت می کنند.
-----------------
پی نوشت:
غالبا مردم فکر می کنند که اگر دیگران تغییر کنند یا شرایط عوض شود حال آنها خوب می شود، اما در واقعیت می بینیم که بسیاری از مردم حتی با وجود تغییر شرایط هم حال شان خوب نشده است! بسیاری از افراد پس از تغییر شرایط، یا تغییر فرد مورد نظر باز هم ناراحت، رنجیده و خشمگین هستند. بنابراین، این یک خیال است که فکر می کنیم رهایی ما، در تغییر خارج از ما است.
ما فقط قادر هستیم که خودمان را تغییر دهیم. مردم همانی هستند که خود می خواهند باشند، دنیا هم همانی هست که قوانین جاری اش حکم می کند که باشد. هیچ چیزی با اجبار ما تغییر نمی کند. زمانی که ما تغییر می کنیم، به تدریج می بینیم که خیلی مسائل اطراف مان نیز شروع به تغییر می کنند. روابط ما عوض می شود، انسان های اطراف ما تغییر می کنند، شرایط و اتفاقات زندگی ما عوض می شود.
بنابراین، اگر به دنبال راه حلی برای تغییر دیگران هستید، بدانید که خود را برای ناکامی و رنجشی بزرگ آماده می کنید. هیچ راهی برای تغییر دیگران وجود ندارد، تنها راه این است که خود شما تغییر کنید تا دیگران نیز تحت تاثیر تغییر شما، میل به تغییر را پیدا کنند.

اگر این داستان را پسندید، با کلیک بر روی علامت دست، آن را لایک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


برچسب داستان: داستانهای اجتماعی و درس های زندگی

داستانهای مرتبط پیشنهادی :

(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)
پیرمردی که فکر می کرد گوش همسرش سنگین شده
مهم ترین عضو بدن از نگاه مادر
تاثیر حرف و داستان قورباغه

نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٠۵ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : سه شنبه ۱۴۰۲/۰۷/۰۴
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستانی از نادرشاه: ما همه نادریم
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی