زیبایی و زشتی

داستان شماره ۵٣ : زیبایی و زشتی

داستان جالب که زشتی و زیبایی باهم هستند و باید احتیاط کرد

روزی زیبایی و زشتی در ساحل دریایی به هم رسیدن و به هم گفتند: بیا در دریا شنا کنیم. برهنه شدند و در آب شنا کردند.
زمانی گذشت و زشتی به ساحل برگشت و جامه های زیبایی را پو شید و رفت.
زیبایی نیز از دریا بیرون آمد و وقتی تن پوشش را نیافت، از برهنگی شرم کرد و به ناچار لباس زشتی را پوشید و به راه خود رفت.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

در واقع پول نیست که آینده را برای شما به ارمغان می آورد، بلکه این مهارت های شماست که آینده تان را رقم می زند.

thin-seperator.png

تا این زمان نیز مردان و زنان این دو را با هم اشتباه می گیرند. اما اندک افرادی هم هستند که چهره زیبایی را می بینند و فارغ از جامه هایی که بر تن دارد او را می شناسند. برخی نیز زشتی را می شناسند و لباس هایش او را از چشمهای اینان پنهان نمی دارد.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٩١ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۲۶
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستان فرزند با سواد چوپان و شمارش گوسفندان
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی