شیرین ملقب به ام رستم دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی (387ق.366ق.) که پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید. او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود. او بر مازندران و گیلان، ری، همدان و اصفهان حکم می راند.
روزی به او خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است. سلطان محمود در نامه خود نوشته بود: باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج بفرستی و گرنه جنگ را آماده باشی.
ام رستم، به پیک محمود گفت: اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد؟
پیک گفت: آن وقت محمود غزنوی سرزمین شما را به راستی از آن خود خواهد کرد.
ام رستم به پیک گفت: پاسخ مرا همین گونه که می گویم به سرورتان بگویید:
در عهد شوهرم همیشه می ترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند ولی امروز ترسم فرو ریخته است برای اینکه می بینم شخصی مانند محمود غزنوی که می گویند یک سلطانی باهوش و جوانمرد است بر روی زنی شمشیر می کشد. به سرورتان بگویید اگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود، اگر محمود را شکست دهم تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زن جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت محمود غزنوی، زنی را کشت.
پاسخ هوشمندانه بانو ام رستم، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند.
ام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود.
داستان مشابه دیگری در این باره در سایت پندآموز است که می توانید در فهرست داستانهای پیشنهادی آن را بیابید.

داستان شماره ۶۴٠ : شیرین بانو همسر فخرالدین دیلمی اولین پادشاه زن ایران
داستان شیرین بانو ام رستم اولین پادشاه زن ایران بعد از اسلام
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما
موفقیت به همان اندازه شکست، خطرناک است.

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است
برچسب داستان: داستانهای تاریخی
داستانهای مرتبط پیشنهادی :
(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)داستان فردوسی و سلطان محمود غزنوی و پاداش سکه طلا
دزدان و سلطان محمود غزنوی: نوبت توست بجنبان ریش را
داستان بر دار کردن حسنک وزیر از تاریخ بیهقی
پوستین کهنه ایاز در دربار سلطان محمود غزنوی
داستان سلطان محمود غزنوی و داد مظلوم را ستاندن و سه درخواست او
سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی
هم اکنون
٨٠۵ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
پرداخت پول باقالی پلو با ماهیچه برای همه مشتریان رستورانجستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی
عناوین آخرین داستانها
حکایت شبلی و نانوا از عطار و داستان برج شبلی در دماوند داستان جالب: چگونه به هدف بزنیم؟ (تمرکز روی هدف) داستان نعمت واقعی و تفسیر آیه نعیم در قرآن از امام رضا(ع) داستان فرزند با سواد چوپان و شمارش گوسفندان داستان ضرب المثل ارمغان مورچه ران ملخ است یا مثل عربی هدیه چکاوک ران ملخ است جوانی که از روی آب گذشت ولی واعظ نتوانست حکایت مرد بت پرستی که بت را خطاب کرد و خدا خطابش را لبیک گفت داستان شیر ناصرالدین شاه، اخراج شیربان و جیره گوسفند شیر جنگ سپاه هخامنشی با مصر باستان نبرد پلوزیوم و استفاده از گربه ها داستان ضرب المثل هم چوب را خورد، هم پیاز را و هم پول داد
چند داستان تصادفی به انتخاب سامانه
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.