عکس شتر و دختر که افسار شتر را گرفته

داستان شماره ٧٠٧ : داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی! سعدی و شتر گم شده

داستان پندآموز از سعدی که با زیرکی و با علائم، شتر ندیده را حدس می زند و مثل شده است
thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد

thin-seperator.png

سعدی از کشوری به کشور دیگر می رفت. خسته و تشنه در بیابان راه می رفت که رد پای شتری را دید. او به امید یافتن مکانی مناسب برای استراحت، ردپای شتر را دنبال کرد.
سعدی به چمنزاری سبز رسید، اما اثری از شتری نبود ولی علف های سمت چپ علفزار خورده شده بود. سعدی فکر کرد و با خود اندیشید که شاید چشم راست این شتر کور است و علف سمت راست را نمی بیند.
او همچنان ردپای شتر را دنبال می کرد که ناگهان جای بدن شتر و کفش های زنانه رها شده ای را روی زمین دید. با خود گفت، شتر در این مکان استراحت کرده و مسافرش باید زن باشد. در راه دید که مقداری شیره انگور روی زمین ریخته و مگس ها دور او جمع شده اند. با دیدن این منظره متوجه شد که بار این شتر احتمالاً شیره انگور بوده و احتمالا یک از ظرف های شیره انگور سوراخ بوده است.
ناگاه مردی ترسان و ناراحت به سمت سعدی آمد و به او گفت: با شتر خود در این صحرا در حال سفر بودم، اما لحظه ای غفلت کردم و گم شد. شتر مرا ندیدی؟
سعدی از مرد پرسید: آیا شترت شیره انگور می برد؟ آیا چشم راست او نابینا و یک زن با او است؟
مرد خوشحال شد و گفت بله. تمام نشانه هایی که می گویید از ویژگی های شتر من است و همسرم با آن شتر است. آیا زن و شتر من با شما هستند؟
سعدی پاسخ داد: من شترت را ندیدم.
مرد که از جواب های ضد و نقیض سعدی عصبانی شده بود، با سعدی دعوا کرد و گفت اگر زن و شترم را به من برنگردانی، آنقدر تو را کتک می زنم که نمی توانی بروی.
سعدی که واقعاً شتر را ندیده بود به او گفت که نه شتر را دیده ام و نه همسرت را و فقط از علائمی که در جاده می بینم ویژگی های شتر را می فهمم. اما مرد حرف او را باور نکرد و شروع به کتک زدن او کرد.
در همین حال مرد شتر و همسرش را دید که از دور به او نزدیک می شوند. مرد از سعدی معذرت خواهی کرد.

سعدی زیر لب زمزمه کرد:

سعدیا چند خوری چوب شتر داران را
تو شتر دیدی؟ نه جا پاشم ندیدم!

احتمال دارد که ضرب المثل شتر دیدی ندیدی نیز از این داستان سعدی اقتباس شده باشد. این ضرب المثل شتر دیدی ندیدی در زبان پارسی و بخصوص مردم ایران، زیاد به کار برده می شود و در واقع به دلیل فرهنگ تاریخی حاکم بر این کشور است که مردمان این سرزمین را به سکوت تشویق می کند.

در انتها بد نیست که اشاره شود این ضرب المثل در شعر باباطاهر عریان نیز آمده است و شاعر با ذکر این ضرب المثل از خدا می خواهد گناهان ما را نادیده بگیرد:

از آن روزی که ما را آفریدی
به غیر از معصیت چیزی ندیدی

خداوندا به حق هشت و چارت
ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی

داستانی دیگر از همین ضرب المثل را در لینک زیر بخوانید:

ضرب المثل شتر دیدی ندیدی از کجا آمده؟

اگر این داستان را پسندید، با کلیک بر روی علامت دست، آن را لایک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٠۶ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : شنبه ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
خدمت امام سجاد(ع) به اهل قافله
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی