مرد سوگوار پسر و مار دم بریده

داستان شماره ۶۶ : مرد سوگوار پسر و مار دم بریده

داستانی پندآموز و قدیمی که در دوستی با دشمن باید احتیاط کرد

مرد فقیری با زن و پسرش زندگی سختی داشتند مرد به شغل خارکنی مشغول بود. در یکی از روزهای فقر؛ که غذایی نداشتند؛ زن خارکن یک کاسه شیر همراه شوهرش کرد. مرد در بیابان پس از کار به قصد خوردن شیر آمد، دید ماری دارد شیر را می خورد، دلش سوخت ایستاد و نگاه کرد. مار پس از خوردن به لانه خود رفت و یک سکه طلا به دهان برگشت و آن را در کاسه خالی شیر انداخت. مرد شکر خدا کرد.
فردا مرد دوباره شیر آورد و باز ماجرای مار تکرار شد. به این ترتیب مرد، هر روز برای مار شیر می آورد و یک سکه می گرفت، تا اینکه خانواده آنها ثروتمند شدند.
روزی مرد که فردی با خدا بود راهی سفر حج شد و یه پسرش سفارش کرد که هر روز یک کاسه شیر برای مار ببرد. پسر چند روز این کار را کرد و مار هم هر بار سکه ای در کاسه او گذاشت.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.

thin-seperator.png

تا اینکه یک روز پسرک با خود فکر کرد این چه کاری است؟ این دفعه مار را بکشد و تمام سکه ها را از لانه او بردارد.
فردای آن روز وقتی مار می خواست به لانه برود پسر، با سنگی به مار حمله کرد. سنگ دُم مار را کند و مار نیز در دفاع از خود پسرک را هلاک کرد.
مرد از مکه برگشت ماجرا را فهمید کاسه شیری برداشت به آن محل رفت مار آمد شیر را خورد و سکه ای آورد در کاسه انداخت مرد از او عذر خواهی کرد.
مار در جواب گفت : تا مرا دُم، تو را پسر یاد است دوستی من و تو بر باد است.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٩١ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۲۶
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستان مردی که در خانه داخل شعله آتش نشسته بود و موضوع شناخت
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی