عکس تابلو نقاشی مینیاتور استاد فرشچیان از حضرت یعقوب پیامبر بنی اسرائیل که در تصویر پیراهن حضرت یوسف بر روی چشمان حضرت یعقوب انداخته شده و چشمانس شفا می یابد

داستان شماره ٨٣۴ : داستان و ریشه ضرب المثل چشم روشنی و بوی پیراهن یوسف

داستان چگونکی مثل شدن عبارت چشم روشنی برای هدیه و کادو دادن

چشم روشنی، هدیه ای است که برای تهنیت و مبارک باد می فرستند. منظور از فرستادن آن، تبرک و شادباش برای تولد نوزاد، یافتن شغل و رسیدن به مقام و منصب خاص، یا برای کسی است که از سفر رسیده و یا سایر مناسبت هایی است که شادی به دنبال دارد، که چشم و دل گیرندگان هدایا را روشن می کند. هر نوع هدایایی که به این مناسبات داده شود به چشم روشنی تعبیر و تمثیل می کنند.
ولی واقعا آنچه که چشم را روشنی می بخشد، داروهای شفابخش است، نه هدایا و سوغاتی هایی که از جانب دوست می رسد! پس چگونه است که این عبارت در مورد هدایا و مبارک بادها در زبان فارسی به صورت ضرب المثل درآمده است؟
ریشه این مثل از داستان پیراهن حضرت یوسف گرفته شده است. حضرت یوسف پس از سال های طولانی گرفتاری و سرگردانی و زندانی بودن، سرانجام عزیز مصر شد و کلیددار انبار غله و گندم مصر گردید.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجه آمادگی، سخت کوشی و درس آموزی از شکست است.

thin-seperator.png

سالی که در کنعان قحطی و خشکسالی رخ داد، فرزندان (پسران) یعقوب نزد حضرت یوسف شتافتند و بی آنکه برادر را بشناسند از او استمداد کرده و آذوقه خواسته اند. حضرت یوسف برادران را شناخت و به آن ها گندم و آذوقه داد و مرفه الحال به کنعان باز گردانید و قرار شد آنها خبر سلامتی یوسف را برای پدر که نابینا شده بود برسانند.
برای آن که حضرت یعقوب، مژده و بشارتی را که فرزندانش راجع به سلامتی و تندرستی حضرت یوسف می دهند باور کند و همچنین نعمت بینایی را که در فراق یوسف از دست داده بود، بازیابد و چشمش روشن شود؛ حضرت یوسف، پیراهنش را نیز به برادران داد و گفت: بروید و پیراهنم را به چهره پدرم بیندازید، چشمش روشنی خواهد یافت. آن گاه همگی از کنعان بار سفر ببندید و به مصر کوچ کنید و نزد من بیایید.
برادران یوسف به همین ترتیب عمل کردند و بوی پیراهن یوسف؛ که بر چهره یعقوب انداخته بودند؛ چنان جان بخش و شفا بخش بود که بصیرت و بینایی حضرت یعقوب را باز گردانید و چشم بی فروغ پدر بزرگوارشان را روشنی بخشید.
از آن پس به میمنت و مبارکی روشن شدن چشمان یعقوب، که بر اثر بوی پیراهن یوسف (که برای پدر هدیه گرانبهایی بوده) تحقق یافته؛ هر نوع هدیه ای را که از باب تهنیت و مبارک باد می فرستند به منظور تیمن و تبرک به چشم روشنی، تعبیر و تمثیل می کنند تا چون پیراهن یوسف چشم و دل گیرندگان هدایا را روشن کند.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


برچسب داستان: داستانهای ضرب المثل ها (زبانزدها)

داستانهای مرتبط پیشنهادی :

(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)
خشت ریختن بر چشمه آب گوارا
داستان حضرت یوسف و برادرانش و تکیه فقط به خدا
پیرزن خریدار حضرت یوسف

نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٩١ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۲۶
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
خواب خوش شاه شجاع کرمانی
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی