شهسواری* به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم. می خواهم ثابت کنم که او فقط بلد است به ما دستور بدهد، و هیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی کند!
دیگری گفت: موافقم. اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم.
وقتی به قله رسیدند، شب شده بود. در تاریکی صدایی شنیدند: سنگ های اطرافتان را بار اسبانتان کنید وآنها را پایین ببرید.
شهسوار اولی گفت: می بینی؟ بعداز چنین صعودی، از ما می خواهد که بار سنگین تری را حمل کنیم. محال است که اطاعت کنم.
دیگری به دستور عمل کرد.
وقتی به دامنه کوه رسید، هنگام طلوع بود و انوار خورشید، سنگهایی را که شهسوار مومن با خود آورده بود، روشن کرد. آنها خالص ترین الماس ها بودند.
دستورات خدا مرموزند، اما همواره به نفع ما هستند.
شهسوار : دلاور

داستان شماره ۴٢٣ : افسانه مرد مومن و مرد غیرمومن و دستورات خدا
داستانی در باره اینکه دلیل دستورات خدا را نمی دانیم ولی قطعا حکمتهای فراوانی در آنهاست
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما
اندیشیدن تا زمانی که با عمل همراه نباشد، خلاقانه نیست.

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است
برچسب داستان: داستانهای حکیمانه
داستانهای مرتبط پیشنهادی :
(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)داستان هزار و سه پند شیطان به حضرت موسی(ع)
نجات دلقک دربار فرعون از عذاب و غرق شدن
من یاغی نیستم، داستانی از حوزه علمیه صدر اصفهان
داستان حاکم و همسر مناسب برای دخترش و دزد نمازخوان
وقتی خدا امر کند حتی شیطان هم فرمان می برد
سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی
هم اکنون
٨٠۵ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
تفاوت پدر و پسر: این چیه؟... کلاغجستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی
عناوین آخرین داستانها
حکایت شبلی و نانوا از عطار و داستان برج شبلی در دماوند داستان جالب: چگونه به هدف بزنیم؟ (تمرکز روی هدف) داستان نعمت واقعی و تفسیر آیه نعیم در قرآن از امام رضا(ع) داستان فرزند با سواد چوپان و شمارش گوسفندان داستان ضرب المثل ارمغان مورچه ران ملخ است یا مثل عربی هدیه چکاوک ران ملخ است جوانی که از روی آب گذشت ولی واعظ نتوانست حکایت مرد بت پرستی که بت را خطاب کرد و خدا خطابش را لبیک گفت داستان شیر ناصرالدین شاه، اخراج شیربان و جیره گوسفند شیر جنگ سپاه هخامنشی با مصر باستان نبرد پلوزیوم و استفاده از گربه ها داستان ضرب المثل هم چوب را خورد، هم پیاز را و هم پول داد
چند داستان تصادفی به انتخاب سامانه
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.