عکس نقاشی از یک خانه قدیمی و بسیار زیبا در کنار آب و درختان

داستان شماره ٣۶٨ : سوختن خانه و مغازه و تابلو ایمان واقعی

داستانی کوتاه و پندآموز از تاجری که همه زندگی اش در آتش سوخته بود

روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است. فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و یا اشک ریخت؟ او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! می خواهی که اکنون چه کنم؟

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

آدم ها خلق شده اند تا دوست داشته شوند و اشیاء خلق شده اند تا مورد استفاده قرار بگیرند؛ اما بیشترین مشکلات دنیا به این خاطر است که اشیاء دوست داشته می شوند و آدم ها مورد استفاده قرار می گیرند.

thin-seperator.png

مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود: مغازه ام سوخت، اما ایمانم نسوخته است! فردا شروع به کار خواهم کرد.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٩١ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۲۶
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
قضاوت پدر عصبانی در اورژانس و پزشک پسر از دست داده
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی