قلمی از قلمدان قاضی بر زمین افتاد.
شخصی که آنجا حضور داشت قلم را برداشت و به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگ خود را بگیرید!
قاضی خشمگین پاسخ داد: مردک این قلم است نه کلنگ. تو هنوز کلنگ و قلم را از هم باز نشناسی؟
مرد گفت: هر چه هست، باشد، تو خانه مرا با همین ویران کردی.
----------
پی نوشت:
این حکایت کوتاه که منسوب به عبید زاکانی می باشد، نکات پندآموز فراوانی در دل خود دارد:
قلم از قلمدان قاضی بر زمین افتادن نشان از این است که سرانجام، هر کسی جایگاه خود را از دست خواهد داد و این مقامها دائمی و ابدی نیستند. پس ای قاضی و ای رئیس و ای حاکم! به عدالت و انصاف حکم بده که این منصب پایدار نیست.
تشبیه قلم به کلنگ نشان از این است که این منصب قضا همانند کار کلنگ زدن سخت و طاقت فرساست و لازم است قاضی سعه صدر داشته باشد. پاسخ قاضی در این داستان نشان می دهد قاضی خشمگین است و از شرح صدری که ذکر شد، برخوردار نیست.
و سرانجام پاسخ آن شخص که می گوید تو خانه مرا با همین ویران کردی، بر اهمیت قلم قاضی تأکید دارد و آثار عملی آن را بر جامعه نشان می دهد که می تواند ویرانگر باشد. بنابراین قلم قاضی در عین حال که از قاطعیت و استقلال برخوردار است باید که به حق حکم نماید.

داستان شماره ۵۴٨ : قلم یا کلنگ قاضی
داستان پندآموز از تشبیه قلم قاضی به کلنگ و دلایل مشابهت آن که در متن داستان توضیح داده شده
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما
در واقع پول نیست که آینده را برای شما به ارمغان می آورد، بلکه این مهارت های شماست که آینده تان را رقم می زند.

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است
برچسب داستان: داستانهای حکیمانه
داستانهای مرتبط پیشنهادی :
(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)عدالت شاه عباس صفوی شکایت زنی که در معرض آزار قرار گرفته بود
داستان قضاوت حضرت دانیال پیامبر(ع)
قصه تخیلات یک دختر در اتوبوس و قضاوت از روی ظاهر یک پسر
داستان ضرب المثل شیر تو شیر شدن
داستان قضاوت ایاس - منکر ودیعه مال امانت و شهادت درخت
سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی
هم اکنون
٨٠۶ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستان کاسه چوبی نوه برای غذا دادن به پدر و مادر پیرجستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی
عناوین آخرین داستانها
داستان معرف شخصیت: نه تو آنی که می نمایی، نه من آنم که تو دانی حکایت شبلی و نانوا از عطار و داستان برج شبلی در دماوند داستان جالب: چگونه به هدف بزنیم؟ (تمرکز روی هدف) داستان نعمت واقعی و تفسیر آیه نعیم در قرآن از امام رضا(ع) داستان فرزند با سواد چوپان و شمارش گوسفندان داستان ضرب المثل ارمغان مورچه ران ملخ است یا مثل عربی هدیه چکاوک ران ملخ است جوانی که از روی آب گذشت ولی واعظ نتوانست حکایت مرد بت پرستی که بت را خطاب کرد و خدا خطابش را لبیک گفت داستان شیر ناصرالدین شاه، اخراج شیربان و جیره گوسفند شیر جنگ سپاه هخامنشی با مصر باستان نبرد پلوزیوم و استفاده از گربه ها
چند داستان تصادفی به انتخاب سامانه
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.