عکس تصویر نمای کلی آسیاب قدیمی و سنگ های بزرگ آسیاب و مجسمه مومی یا ماکتی از مجسمه آسیابان و شتر، قاطر یا الاغ برای حمل بار گندم یا جو و نیز ستون های چوبی بلند و بزرگ که برای نگهداری سنگ آسیاب استفاده شده

داستان شماره ۵٩٩ : پاسخ آسیابان به زاهدی که نوبت را رعایت نمی کرد

داستان پندآموز کوتاه آدمهایی که با توجیه دنبال منفعت طلبی شخصی خویش، به هر قیمتی هستند

زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد. آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

اگر ناامیدی در تو راه ندارد و هر لحظه در اندیشه تازه ای هستی، تو شایستگی موفقیت را داری.

thin-seperator.png

زاهد گفت: اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا می کنم خرت سنگ بشود .
آسیابان گفت: تو که چنین مستجاب الدعوه هستی دعا کن گندمت آرد بشود.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨٩١ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : دوشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۲۶
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستان نخ سخنران دست بچه بازیگوش
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی