از مادرم؛ که معلم کلاس دوم ابتدایی است؛ خواستم اگر در باره رعایت اخلاق و ادب در مدرسه به نکته ای برخورد کرد برایم بگوید.
مادرم گفت: امروز در کلاس سرم پایین بود و کتاب فارسی نوشتاری بچه ها را امضا می زدم. کتاب دلارام را گرفتم و می خواستم امضا بزنم که گفت: خانم نوبت من نیست، من بعد فاطمه آمدم، شما باید اول دفتر او را امضا کنید!
فاطمه کلی ذوق کرد، نمی دانم چند ثانیه این طرف و آن طرف شدن، چه فرقی دارد که بچه ها این قدر خوشحال می شوند.
مادرم با اشتیاق این خاطره را تعریف کرد و گفت: اگر همه ما یاد بگیریم در حد نوبت امضا گرفتن، احترام همدیگر را نگه داریم، دنیایمان گلستان می شود.

داستان شماره ٧٧٨ : خاطره یک معلم: رعایت نوبت در کلاس دوم ابتدایی
خاطره پندآموز جالب از دنیای پاک بچه های دبستان در رعایت نوبت
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما
تصور ما از خودمان مرزهای موفقیتمان را تعیین می کند.

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است
برچسب داستان: خاطره ها و دل نوشته ها
داستانهای مرتبط پیشنهادی :
(انتخاب و پیشنهاد داستان های مرتبط، به صورت خودکار از طرف سامانه انجام می شود)نخستین بوسه یا بوسه آموزگار، خاطره ایی از کلاس اول دبستان
داستان یک کودک کار، از شیشه شستن ماشین تا دانشگاهی در آمریکا
داستانی از لیلی و مجنون - چرا جام مرا بشکست لیلی
عجیب ترین معلم دنیا - تصحیح ورقه خودمان
دزدان و سلطان محمود غزنوی: نوبت توست بجنبان ریش را
سایت پندآموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی
هم اکنون
٨٠۶ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستان مرد دانشمند و کتاب مکر زنان، مرا یاد و تو را فراموشجستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی
عناوین آخرین داستانها
داستان معرف شخصیت: نه تو آنی که می نمایی، نه من آنم که تو دانی حکایت شبلی و نانوا از عطار و داستان برج شبلی در دماوند داستان جالب: چگونه به هدف بزنیم؟ (تمرکز روی هدف) داستان نعمت واقعی و تفسیر آیه نعیم در قرآن از امام رضا(ع) داستان فرزند با سواد چوپان و شمارش گوسفندان داستان ضرب المثل ارمغان مورچه ران ملخ است یا مثل عربی هدیه چکاوک ران ملخ است جوانی که از روی آب گذشت ولی واعظ نتوانست حکایت مرد بت پرستی که بت را خطاب کرد و خدا خطابش را لبیک گفت داستان شیر ناصرالدین شاه، اخراج شیربان و جیره گوسفند شیر جنگ سپاه هخامنشی با مصر باستان نبرد پلوزیوم و استفاده از گربه ها
چند داستان تصادفی به انتخاب سامانه
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.